بارسین بارسین ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

بارسین زیبای من

زندگى بافتن یك قالیست؛

زندگى بافتن یك قالیست؛ نه همان نقش و نگاری كه خودت مى خواهی  نقشه را اوست كه تعیین كرده!  تو در این بین فقط مى بافى  نقشه را خوب ببین!   نكند اخر كار  قالى زندگیت را نخرند... ...
21 تير 1391

آخه چطوری بگم ......

دیگه نمیدونم چطوری باید بهت بگم؟؟؟؟؟؟؟؟ دوست دارممممممممممممممممممم ۱- افغانی ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom 2- انگلیسی ……………..آی لاو یو!……………………!I love you 3- ایتالیایی …………………تی آمو!……………………..!Ti amo 4- اسپانیایی …………….ته کیه رو !………………!Te quiero 5- آلمانی ……&h...
21 تير 1391

اولین سفر بارسین به شمال

   بر ماسه ها نوشتم                دریای هستی من                        از عشق توست سرشار                                                این را به یاد بسپار (چهارشنبه 14 تیر 1391 - بارسین جونم یک سال و یازده ماهشه)&nbs...
19 تير 1391

یه دونه ی بابایی و مامانی

بارسینم :   آن زمان که ما را پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایمان را کثیف کردیم ویا نتوانستیم لباسهایمان را بپوشیم اگر صحبت هایمانم تکراری و خسته کننده بود صبور باش و درکمان کن   وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنیم ، با تمسخر به ما ننگر   وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه امان یاری نمیکند ، فرصت بده و عصبانی نشو   وقتی پاهایمان توان راه رفتن ندارند ، دستانت را به ما بده... همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار ما برمیداشتی ....   یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدیم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنیم   برای سرگرم...
19 تير 1391

فکر و خیال بارسین

  تو فكر من يه دونه پروانه اي  پر زده فكر و خيال بارسین به ذهن من سر زده الان كجاست با كيه؟ خوابيده يا بيداره؟ مي خنده يا گريونه؟ آرومه يا شيطونه؟ هركجا هستي بدون مامان برات ميميرم واسه يه دونه خندت يه دنيـاجون ميگيره ...
19 تير 1391

یه دنیا دوستت دارم

  همه نازند تو عزیز , همه لوسند تو ملوس ,  همه شیرین تو شکر , همه قندند تو عسل.   از گریبان تو صبح صادق می گشاید پرو بال تو گل سرخ منی تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری ؟  نه؟ از آن پاکتری تو بهاری ؟  نه،  بهاران از توست از تو می گیرد وام، هر بهار اینهمه زیبایی را   هوس باغ و بهارانم نیست ای بهین باغ و بهارانم تو ...
19 تير 1391

بارسین و کالسکش

ملوسک من عاشق کالسکه و کلا هر چیزی که میشه هلش داد هستش مثلا توی خیابون وقتی یه کالسکه بچه میبینه سریع میره سراغش و اصرار میکنه که هلش بده یا مثلا دوست داره که صندلی ها رو هل بده و باهاشون بازی کنه و تا الان هم دو تا کالسکه اسباب بازی براش گرفتیم که هر دو تا رو به سلامتی شکونده و باید برم و سومی براش بگیرم ...
13 تير 1391